پشت سرم رو که نه . از اون نظر که نه . زندگی یک رعشه است و یکهو نفس ات را فوت کردی با فشار با خیلی فشار توی شش هایم و شهد من و شهد الله را شراب انداختی توی همان کوزه ی سفالی و قایمش کردی زیر عبایت . بیشتر اشاره نکن یادت هست . نوش نوش جلد سرخ و نشئگی همیشگی .

دلم برات یه ذره شده دوست دارم. فقط می توانم بگم منتظرم. این دنیا جای زندگی کردن نیست . خیلی خستم کمکم کن . اونقدر رو زمین موندم که پاک زمینی شدم اما می دونم من مال اینجا نیستم . یارب دل ما را تو به رحمت جان ده. درد همه را به صابری درمان ده. این بنده نداند که چه می باید خواست. داننده تویی هر آنچه خواهی آن ده. دلم براتون تنگ شده بودا. به نام خداوند قوی و مهربون.

فقط به رنگ های زيبای پاييز فكرکنيد. منم تنهاترين تنهاي تنهايان دنيا. تو اتفاق تازه اي درچشم خيسم. مرگ يك اتفاق معمولي است. قصه ها دلتنگي هاي من. نوشته های يکی با دل تنگ. تو در آن خلوت تنهایی من. پابه پای بچه ها درس خواندم. با آن ها در غم هایشان گریستم.

Le Bl00g de Auxane . Clique ici pour poster un commentaire en étant identifié avec ton compte Skyrock.

ولی جالبه که بیشتر وقتمون گرفته میشه تا زمانی که کارمون زیادتر بود. ایشالا در روزها و هفته های آتی بهتر میشه. دوربینم رو که رسما بوسیدم گذاشتم کنار! یه روزهایی هستن که آدم.