Date Range
Date Range
Date Range
Men vad är det man säger! Efter regn kommer solsken. Det kommer alltid något bra ur något dåligt. Detta kanske blir dom sista bilderna som blir nytagna på henne. Jag red en sväng först för att visa lite hur hon funkar, och galopperna bara satt. Och även om hon sprang på ganska fort så galopperade hon i form. Lina red henne superbra och även där var galopperna superenkla. Jag är ledsen och sårad och så jävla förbannad.
تصویرهایی که بی صدا پخش می شد. پیراهن سفیدت زل زده بود توی چشمهام. داشت خفه ام می کرد. دشمن توی دل من ننشسته بود. تا ببیند چطور چشمانم را پشت در خانه جا گذاشتم. تا با هر صدای زنگی بند دلم پاره شود. از روی گلوله های نخورده تنت. بتوانم تکه های لباس هایت را جمع کنم. بتوانم از روی رد پوتین هایت. راهی را که رفته بودی. از میان اسمی که روی استخوان هایت خرد شده بود. تا ببینم لبخندت توی قاب عکسمان چقدر دلتنگ است.
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور. سهشنبه 27 بهمنماه سال 1388. با چشمای خیس و گریون. دل را میان پنجه فشردم نیامدی. هی تا سحر ستاره شمردم نیامدی. گفتم که سهم عشق منی باورت نبود. حتی قسم به جان تو خوردم نیامدی. هر جا نشانه ای سخنی از تو می رسید. دل را به جستجوی تو بردم نیامدی. روزی هزار بار میان امید و بیم. در اضطراب و دلهره مردم نیامدی. با شوق دیدن تو چه شبها که تا سحر. دل را به دست گریه سپردم نیامدی. اینها تو را به قیمت ارزان فروختند. من ماندم و فریب نخوردم-نیامدی. همه چی تمام شد! .
Forgot Password or Username? Deviant for 8 Years. This is the place where you can personalize your profile! By moving, adding and personalizing widgets.